فهرست اجمالی
- بخش ابواب
- باب حزن
- باب خوف
- باب اشفاق
- باب خشوع
- باب اخبات
- باب زهد
- باب ورع
- باب تبتل
- باب رجا
- باب رغبت
- بخش بدایات
- باب یقضه
- باب توبه
- باب محاسبه
- باب انابه
- باب تفکر
- باب تذکر
- باب اعتصام
- باب فرار
- باب ریاضت
- باب سماع
- بخش معاملات
- باب رعایت
- باب مراقبت
- باب رحمت
- باب اخلاص
- باب تهذیب
- باب استقامت
- باب توکل
- باب تفویض
- باب ثقه
- باب تسلیم
- بخش الاق
- باب صبر
- باب شکر
- باب حیاء
- باب صدق
- باب ایثار
- باب خلق
- باب تواضع
- باب فتوت
- باب انبساط
- بخش اصول
- باب قشد
- باب عزم
- باب اراده
- باب ادب
- باب یقین
- باب انس
- باب ذکر
- باب فقر
- باب غنا
- باب مقام مراد
- باب احسان
- باب علم
- باب حکمت
- باب بصیرت
- باب فراست
- باب تعظیم
- باب الهام
- باب سکینه
- باب طمئنینت
- باب هنمت
- بخش احوال
- باب محبت
- باب غیرت
- باب شوق
- باب فلق
- باب قَلَق
- باب عطش
- باب وجد
- باب دهشت
- باب هیمان
- باب برق
- باب ذوق
- بخش ولایات
- باب لحظ
- باب وقت
- باب صفا
- باب سرور
- باب سرّ
- باب نفس
- باب غربت
- باب غرق
- باب غیبت
- باب تمکن
- بخش حقایق
- باب مکاشفه
- باب مشاهده
- باب معاینه
- باب حیات
- باب قبض
- باب بسط
- باب سکر
- باب صحو
- باب اتصال
- باب انفصال
- بخش نهایات
- باب معرفت
- باب فنا
- باب بقا
- باب تحقیق
- باب تلبیس
- باب وجود
- باب تجرید
- باب تفرید
- باب جمع
- باب توحید
بخشی از مقدمه
گروهی از راغبان، برای وقوف بر منازلِ رهروان به سوی حق، عزّ اسمه، از جملۀ فقیران، از اهل هرات و از دیگر جاها، از مدت بسیار پی هم، میخواستند: تا دربارۀ شناسایی آن منازل، ایشان را بیان کنم، چنان که دانایی بر آن منازل را عنوان باشد. پذیرفتم این را، پس از استخارت از خدای، و یاری جستن از وی. و خواستند آن را ترتیبی دهم، تا به پی هم آمدنِ آن منازل اشاره کند و به فروغ آن منازل، راهنما شود. و خواستند آن را از ذکر کلام دیگران فارغ کنم، و مختصر سازم، تا آنکه نغز بر زبان آید، و به آسانی به یاد سپرده شود.
از متن کتاب
باب یقظه(بیداری)
خداوند عزوجل فرماید: «بگو همانا اندرز دهم شما را به یک چیز، که به پای ایستید، برای خدا»(سبا/۴۶)
برخاستن به سوی خدای، بیداری است از خواب غفلت، و برجستن از ورطه فترت. و آن نخستین روشنی، برگرفتنِ دل بنده است در زندگی، با دیدارِ روشناییِ آگاهی.
و یقظه سه چیز است.
نخست: نگرش دل بر نعمت: با ناامید شدن از شمارش آن، و از واقف شدن بر کرانههای آن و خود را گماشتن به شناسایی منّتِ آن و پی بردن به کوتاهی خویش، در ادای حق آن.
باب تهذیب(پاکیزگی)
خداوند عزوجل فرماید: «هنگامی که فرونشست، گفت: دوست ندارم فرو روندگان را»(انعام/۷۶)
تهذیب، محنت اهل بدایات (سرآغاز) است و آن راهی است از راههای ریاضت، و آن بر سه درجه است: درجه نخستین: تهذیبِ خدمت است: تا مبادا، جهالتی، آن را زیانی رساند تا مبادا، عادتی، آن را (بیجا) سوق دهد تا مبادا، نگرانیای، در برابر آن ایستد. درجه دوم: تهذیب حال است: تا مبادا، حال، دستخوش رسم(ها) شود تا مبادا، حال، به سوی حظ گراید. درجه سوم: تهذیبِ قصد است: قصد از ذلتِ اکراه، صاف باشد و از بیماری فتور برکنار گردد و در منازعات با علم، دستگیری یابد.
باب غیرت(رشک)
خداوند عزوجل دربارۀ سلیمان (ع) فرماید: «بازگردانیدشان بر من پس آغاز کرد دست سودن بر ساقها و گردنهای آنها»(ص/۳۳)
غیرت، برداشت نکردن (چیز دیگر) است، از روی دلبستگی (به یک چیز) و در ناشکیبایی، تنگدل بودن، از روی آزمندی. و آن را سه درجه است. درجه نخستین: غیرت عابد است، بر آنچه از وی ضایع شده، و برای بازگردانیدن ضیاع، و جستجو کردن آنچه رفته است، و تدارک چارۀ از دست رفتن آن. درجه دوم: غیرت مرید است، بر وقتی که از دست رفته، و آن غیرت کُشنده است، زیرا که وقت (چون اسبی) است خشمگین، که جز به دشواری، نتوان کنار آن رفت، و جز به آهستگی، نتوان آن را باز آورد…