کتاب اصول اقلدیس بدون شک یکی از مهمترین کتب در علم ریاضیات و هندسه است که ۳۰۰ سال قبل از میلاد یعنی در حدود ۲۳۰۰ سال پیش نوشته شده است.
این کتاب گرانقدر را پدر هندسه، جناب اقلیدس (Euclid) که از دانشمندان برجسته یونان بود در ۱۳ مقاله به رشته قلم درآورده است.
کتاب اصول اقلیدس که بعدها دو مقاله دیگر توسط ابسقلاوس به آن افزوده شده، از همان دوران یکی از کتب درسی حوزههای علمیه مغرب زمین بود و از اولین کتبی بوده که توسط مسلمانان در نهضت ترجمه به زبان عربی ترجمه و مورد توجه حوزههای درس و بحث قرار گرفته است.
جناب خواجه نصیرالدین طوسی این کتاب را در ۶۴۶ ه.ق به زبان عربی تحریر (بازنویسی) کرد که به تحریر اصول اقلیدس مشهور شد. پس از آن قطبال
دین شیرازی این تحریر را به زبان فارسی ترجمه نمود که این ترجمه را نشر مولی با تعلیق سید عبدالله انوار و تصحیح سلمان مفید در سال ۱۴۰۱ به طبع رسانیده است.
بیان جایگاه اصول اقلیدس از علامه حسن زاده آملی
شيخ در فصل پنجم فن سوم شفا (ص ۱۹۹) گويد: اقليدس در قرن سوم قبل از ميلاد مىزيست دانشمندى مبرز در علوم رياضى بود، كتابى بسيار گرانمايه و ارزشمند در حساب و هندسه نوشته است. آن كتاب، معروف به اصول حساب و هندسه است و اصول اقليدس نيز مىگويند و چه بسا در كتب رياضى و فلسفى، كتاب اصول به طور مطلق مىگويند و مراد همان اصول اقليدس است نه اصول فقه.
اصول اقليدس جامع اصول رياضى است و دستورى بزرگ در اين فنّ است چنانكه قفطى (جمال الدين علىّ بن يوسف قفطى ۵۶۸-۶۴۶ ه ق) در تاريخ حكما آورده است (ص ۶۲): پيش از وى كسى در يونان كتابى جامع چنانكه بدين شأن باشد تأليف نكرده است و پس از وى هر دانشمند رياضىدان كه آمده است در حول آن دور زده است و حكماى يونان بر ابواب مدارسشان مىنوشتند كه كسى كه اصول اقليدس را نخوانده است در اين مدرسه وارد نشود.
فروغى در سير حكمت در اروپا در ترجمۀ افلاطون، آورده است كه وى در بيرون شهر آتن باغى داشت كه وقف علم و معرفت نمود. مريدانش براى درك فيض تعليم و اشتغال به علم و حكمت آنجا گرد مىآمدند و چون آن محل آكادميا نام داشت فلسفۀ افلاطون معروف به حكمت آكادمى شد و پيروان آن را آكادميان خواندند و امروز در اروپا مطلق انجمن علمى را آكادمى مىگويند.
گفتهاند كه بر سر در باغ آكادمى نوشته بود «هركس هندسه نمىداند وارد نشود». اين مطلب را ابن خلدون نيز در مقدمه تاريخش آورده است كه ترجمه آن به فارسى اين كه: بر در منزل افلاطون نوشته بود كه هركس هندسه نمىداند در منزل ما وارد نشود و پس از آن گفت بزرگان ما مىگفتند ممارست در علم هندسه براى فكر بهمنزلۀ صابون است براى جامه كه اين جامه را تميز مىكند و آن فكر را روشن مىنمايد.
اين جانب گويد كه هندسه ورزش فكرى است و به تازى رياضىخوان و رياضىدانان را مرتاض مىگويند چنانكه ورزش بدنى را رياضت و ورزشكار را مرتاض مىگويند و چون مطالب هندسى همه روى قواعد و اساس منظم و متين است فكر را اعتدال مىدهد و از اعوجاج و انحراف بازمىدارد حتى در ديگر آثار او اثر مىگذارد: مىگويد منظم و مىنويسد منظم، تأليف و تصنيف او همه حساب كرده و منظم است. تأليفات خواجه نصير طوسى دربارۀ گفتارم شاهد صادق است.
اصول اقليدس كه اكنون متداول است به تحرير خواجه نصير الدين طوسى است و آن، پانزده مقاله است و به تصريح خواجه در اوّل و آخر كتاب؛ دو مقاله آخر آن كه مقاله چهاردهم و پانزدهم است ملحق به اصول است و اين هر دو مقاله منسوب به ابسقلاؤس است و قفطى در تاريخ الحكماء گويد اين دو مقاله به اصلاح ابسقلاوس است كه اصل آن دو از كتاب اقليدس است، و اكثر آن مقالهها مصدر به يك سلسله تعريفات و حدود و ضوابط كلّى است كه مربوط به مسايل و أشكال آن مقاله است.
اين كتاب هنوز در حوزههاى علمى روحانى تدريس مىشود. بلكه شنيدم كه اكنون مقاله دهم آن را در مدارس عاليه خارج نيز تدريس مىكنند.
تحریر اصول اقلیدس به بیان سید عبدالله انواری از مقدمه کتاب
تاریخ علم به ما میگوید: اقلیدس یونانی در سه قرن قبل از میلاد مسیح علمی را تدوین و به علوم یونانی اضافه کرد که موضوع آن «کمّ متصل» بود؛ و مطالب آن را که طلاب محمولات منتسب به موضوعاتش مینامند، ارتباط بین افراد این کم، یعنی خط و سطح و حجم قرار داد؛ و این ارتباطات سخت تبعیت از قواعد و اصول منطق میکرد.
هندسه اقلیدس با ضمیمه شدن دو مقالۀ دیگر، آن هم برگرفته از یونانیان، وارد فرهنگ اسلامی گردید؛ از طریق دو ترجمه: یکی ترجمۀ حجاجبن یوسفبن مطر کوفی به عربی در زمان هارونالرشید که ترجمۀ هارونی نام گرفت؛ و ترجمۀ دیگر که قسمتی از آ« را اسحاقبن حنین انجام داد، ولی ثابتبن قرّه آن را به پایان برد؛ و به ترجمۀ مأمونی مشتهر گردید.
خواجه نصیرالدین طوسی برای آنکه هندسه کتاب درسی شود و در تداول عام آید، بر کار ثابتبن قره تکیه کرد؛ و تحریر اقلیدس خود را بنا بر ترجمۀ مأمونی گذاشت؛ و دو مقالۀ دیگر که از آن ابسقلاوس اسکندرانی بود ضمیمۀ آن کرد.
تعداد مقالات کتاب اقلیدس سیزده مقاله است؛ و از مقالۀ دهم چون مسألۀ «اصم» وارد بحث میگردد، دیگر قول اقلیدس غامض میشود؛ و غموض آن به حدی میرد که در قرن پنجم هجری ابوالحسن اهوازی، از فرهیختگان زمان، رسالهای به زبان عربی بس عالمانه در توضیح آن میپردازد.
مشخصات نسخه چاپ شده توسط انتشارات مولی
کتاب تحریر اصول اقلیدس که انشتارت مولی آن را منتشر نموده با عرضه به نسخۀ نفیس که سابق متعلق به کتابخانۀ مجلس سنا بوده تصحیح و تنظیم شده.
یکی از نسخ منبع در زمان حیات علامه شیرازی (محمودبن مسعودبن مصلحالدین شیرازی ملقب به قطبالدین شیرازی، ۶۳۳ – ۷۱۰ ه.ق) نوشته شده که بعدها میر سید شریف جرجانی آن تحشیه نموده.
در کتاب مذکور علاوه بر تصحیح و مقابله با نسخ مورد اعتماد دردست، هم حواشی میرسید شریف لحاظ شده و هم تعلیقات دانشمند گرانقدر سید عبدالله انوار.
کتاب تحریر اصول اقلیدس
خواجه نصیرالدین طوسی